کتابخوانی و توصیه هایی برای آن
کتابخوانی از جمله صفاتی هست که بیشتر ما علاقه داریم واجد آن باشیم؛ اما اکثر ما زمان و حوصله ضروری را به خواندن کتاب اختصاص نمیدهیم. کوشش کـرده ایم با کمی مطالعه و جستجو؛ بعضی از مهمترین نکات در مورد کتابخوانی را گردآوری کنیم.
قبل از هر چیز بایستی ببینیم چه عواملی مانع مطالعه ما میشوند تا در مورد رفع آنها فکر کنیم:
۱) احساس میکنیم سرعت خواندن ما بسیار نماید هست و پیشرفت خوبی نداریم.
۲) مطالعه کتابها را شروع میکنیم اما آنها را به انتها نمیبریم.
۳) در وقت مطالعه کردن؛ نمیتوانیم به شکل کامل و مناسب؛ تمرکز داشته باشیم.
۴) کتابخوانی برای ما خسته کننده است .
۵) حوصله متن های زیاد را نداریم.
۶) کتابخوانی و مطالعه در کوتاه مدت برای بیشتر ما؛ لذت ایجاد نمی نماید .
۷) بیشتر کتابهایی که میخوانیم به «توصیه » یا «تحمیل» دیگـر ان معین شده است .
۸) خواندن یک کتاب به تنهایی (و بدون مشارکت دیگـر ان) کاری هست که حوصله بسیار میخواهد که از میزان توان بیشتر ما خارج است .
۹) در لحظاتی که تصمیم به مطالعه و کتابخوانی میگیریم؛ کتاب مناسبی در اختیار ما یا در ذهن ما وجود ندارد. دانلود جدید ۹۶
در مورد هر یک از ایـن نکات؛ مسائل زیر را در نظـر بگیرید:
۱) کلاسهای تندخوانی در همه جهان ؛ به شرکت کنندگان خود ایـن وعده را میدهند که میتوانند سریع تر و بهتر بخوانند. ایـن حرف تا میزان زیادی درست است . ما چشم های خود را به شیوه درست روی متن حرکت نمیدهیم. گاه یک جمله یا پاراگراف را چند بـار میخوانیم و …
اما در کنار رفع ایـن ایرادها؛ واقعیت ایـن هست که یادگیری تکنیکهای تندتر خواندن الزاماً مزیتی ایجاد نمی نماید . ممکن است برای خواندن رمان یا روزنامه ها؛ تندخوانی سودمند باشد؛ اما در مورد کتابهای آموزشی چنین نیست. بیشتر کتابها را بایستی مثل آب؛ جرعه جرعه نوشید تا اثر آن معین و محسوس باشد. ضمن ایـن که #یادگیری؛ اساساً برقراری رابطه بین آموخته های جدید و دانسته های قبلی هست و کسی که شتابزده کتاب میخواند ؛ ممکن است کتاب را به شکل کامل بخواند و بفهمد؛ اما الزاماً کتاب را «یاد» نمیگیرد.
۲) هیچ دلیل ی وجود ندارد که کتابی را که شروع کـرده اید به انتها ببرید. کمال گرا نباشید. ممکن است چند کتاب را ببینید و بگیرید و بخوانید و در نیمه راه رها بکنید . ایراد از شما نیست. بلکه ممکن است کتاب مناسب و جذاب را پیدا نکـرده اید. مطمئن باشید بعد از مدتی که سلیقه کتابخوانی خود را بهتر بشناسید؛ ایـن نوع کتابهای نصفه و نیمه؛ سهم کمتری را به خود اختصاص خواهند داد.
۳) بسیار بدیهی به نظـر میرسد. اما با ارزش هست که قبل از شروع به خواندن کتاب؛ ایـن ترنت و تلفن همراه و تلویزیون از شما دور باشد. ارتباط های با ارزش را قبل از کتابخوانی بگیرید. ایمیل های با ارزش را قبلاً چک بکنید . وبگردی ها را انجام دهید و آنگاه؛ به سراغ مطالعه بروید.
۴) ترجیحاً محل معین ی را برای مطالعه در منزل یا محل کار در نظـر بگیرید. مطالعه بایستی لذت بخش ترین کار ما باشد. برای مطالعه؛ ضروری نیست شرایط «حبس در سلول انفرادی» را ایجاد بکنید . بهتر هست قبل از شروع به مطالعه؛ در کنار خود؛ چای یا هر نوشیدنی یا خوراکی دیگـر ی را که مورد علاقه تان است؛ قرار دهید؛ تا در ذهن شما؛ لحظات کتابخوانی با خاطره های خوب ثبت شود. فراموش نکنید که ما مثل هر موجود دیگـر ی؛ به آسانی شرطی میشویم!
۵) متأسفانه ایـن ویژگی عصر ما و نسل مهست که به متنهای کوتاه و مینیمالیستی (به معنای عام آن نه به معنای ادبی آن) علاقمند هستیم. فیس بوک و توییتر و … ما را عادت داده اند که متن های کوتاه بخوانیم. عبارات زیاد در فیس بوک؛ عموماً لایک نمیشوند و به اشتراک گذاشته نمیشوند. اما واقعیت ایـن هست که عبارات کوتاه؛ ممکن است به صورت لحظه ای احساس خوب ایجاد کنند یا الهام بخش باشند؛ اما هرگز اثر یک متن زیاد را ندارند. برای ترویج عادت مطالعه؛ ضروری هست از فضاهای مینیمال کمی فاصله بگیریم. نه ایـن که فیس بوک و توییتر و … را ترک کنیم. اما به خاطر داشته باشیم که عادت دائمی به خواندن متن های کوتاه؛ حوصله ما را در مطالعه متن های زیاد کم شدن میدهند.
۶) یکـی از لذتهایی که بیشتر کتابخوان ها تجربه کـرده اند؛ حرف با دیگـر ان در خصوص کتابهایی هست که خوانده اند. ایـن فرصت را از دست ندهید. چنانچه فرصت محدودی دارید و نمیتوانید با دیگـر ان؛ بنشینید و سر حوصله حرف بکنید ؛ ممکن است راه اندازی یک وبلاگ ایده خوبی باشد. میتوانید بعد از مطالعه هر کتاب؛ خلاصه کتاب یا نظـر ات خود را آنجا بنویسید. راه اندازی وبلاگ با استفاده از سرویسهایی مثل پرشین بلاگ یا بلاگ فا یا …؛ کار دشواری نیست.
۷) استفاده از نظـر دیگـر ان در کتاب خواندن بسیار خوب است . اما همواره به یاد داشته باشیم که سلیقه انسان ها در خواندن کتاب مفرق است . هیچ ایرادی ندارد چنانچه شخصی که او را بسیار قبول دارم؛ کتابی را توصیه نماید و من بعد از خواندن چند صفحه؛ احساس کنم که آن کتاب؛ کتاب من نیست. ما در نظام آموزشی خود طی ۱۲ تا ۲۰ سـال ؛ می آموزیم که مطالبی را بخوانیم که دیگـر ان ما را به خواندن آنها مجبور کـرده اند. دقت کنیم که در ادامه زندگـی ؛ ایـن عادت ناپسند را ادامه ندهیم…
۸) چنانچه میتوانید؛ با دوست ها خود به صورت هماهنگ؛ یک کتاب معین را بخوانید و در مورد آن بحث بکنید .
۹) اکثر کتابخوان های پیشرفته ؛ لیستی از کتابهای خوب را در دفتر یادداشت یا تلفن همراه خود دارند و هر جا نامی از کتابی میشنوند؛ آنجا یادداشت میکنند تا در وقتی که فرصتی برای خرید کتاب یا مطالعه دست میدهد؛ «دست خالی» نباشند. ممکن است مراجعه به فهرست #معرفی کتاب در متمم نقطه شروع خوبی باشد.
بیشتر اشخاص کتابخوان؛ در یک ویژگی مشترک می باشند . ایـن افراد؛ به جای ایـن که مقید باشند در ساعات خاصی از روز؛ جایی ببنشینند و کتاب بخوانند؛ همواره همراه خود یک کتاب دارند تا در کوتاه ترین فرصتها؛ به خواندن آن بپردازند. ممکن است رها کردن بیشتر لذتها و تفریحات و خواندن کتاب در یک ساعت معین در منزل یا محل کار؛ سخت و سخت باشد؛ اما مطالعه کردن در وقتی که در مترو یا در یک ساوقت بزرگ؛ به انتظار گذشت وقت نشسته ایم آسان تر و جذاب تر است .
بیشتر ما؛ مطالعه را نه با هدف افزوده شدن اطلاعات و دانسته ها و باز شدن افق دید؛ بلکه برای فرار از مسائل و مسائل روزمره انتخاب میکنیم. وقتی که از دوست یا زن یا مدیر خود دلگیر هستیم؛ گوشه ای مینشینیم و کتاب ورق میزنیم. ممکن است ایـن کار در کوتاه مدت؛ سودمند باشد اما در بلندمدت ما را شرطی می نماید و ذهن ما عادت می نماید که «کتاب»؛ «همراه لحظات تلخ زندگـی » ماست .
در پایان؛ توصیه می شود خود را به خواندن کتابهای دیجیتال عادت ندهید. برای کسانی که عادت کتابخوانی دارند؛ کتاب دیجیتال یا مکتوب (هاردکپی) فرق ی ندارد. اما برای کسانی که اخیرا خود را به کتابخوانی عادت میدهند؛ لمس کردن برگه های کاغذ؛ خط کشیدن زیر نوشته ها؛ دیدن نشانه میانه کتاب که معین می نماید بخشی از کتاب خوانده شده؛ باز شدن شیرازه کتاب و جدا شدن برگه های آن (ناشی از بـار ها مرور یک کتاب)؛ همه و همه میتوانند احساس خوب ایجاد کنند. احساسی که ما را به خواندن کتابهای بیشتر ترغیب می نماید …
راه و رسم خوب خواندن
طی تحقیقات اخیرو تحقیق گران به ایـن نتیجه رسیده اند که تحریک پارت های خاصی از مغزو می تواند سبب شکوفا شدن استعدادهایی در اشخاص بشود که پیش از آن نشانی از ایـن استعدادها وجود نداشته است . همچنین ایـن تحریک رابطه مستقیم با افزوده شدن حافظه دارد.
شیوه مطالعه درست و اصولی میتواند اکثر مسائل خواندن را از بین ببرد. ارزیابی های بعمل آمده گویای آن هست که کسانی که در زمینه تحصیل موفق بودهاندو شیوه صحیحی برای مطالعه داشتهاند.
علاقه به مطالعه از کودکی در نهاد هر انسان ی وجود دارد اما ایـن وظیفه والدین هست که ایـن علاقه را در وجود کودکشان نهادینه کـرده و آن را به شکل یک عادت روزانه درآورند.
بایستی هر فردی مطالعه را یکـی از ارکان زندگـی ش بداند و همـان طور که برای برآورده کردن نیازهای فیزیولوژیکـی اش میکوشد بایستی برای رفع نیاز های روحی اش پیشگام باشد. مطالعه بایستی یکـی از اولویت های زندگـی هر فردی باشد و برای ایـن ورزش فکری حتما چند ساعتی زمان گذاشت.
ارزیابی های بعمل آمده گویای آن هست که کسانی که در زمینه تحصیل موفق بودهاندو شیوه صحیحی برای مطالعه داشتهاند
اما مطالعه کتاب اصولی دارد که با رعایت ایـن اصول نه تنها فرد به مطالعه علاقمند می شود بلکه از آن لذت میبرد. اولین وهله برای مطالعه داشتن آمادگی است . فردی که مطالعه می نماید بایستی ایـن کار را با رضایت و از روی میل انجام دهد. مطالعه وقت خستگی یا خواب آلودگی نه تنها خاصیت ای ندارد بلکه هیچ لذتی ندارد.
دومین وهله شناختن زمینه مورد علاقه مطالعه است . بعضی از اشخاص از خواندن کتاب های کوتاه لذت می برند و بعضی از کتاب های بلند و یا علاقه اشخاص در زمینه کتاب های تاریخیو رمانو اجتماعیو سیاسی و… فرق دارد و به همین دلیل بایستی ابتدا زمینه مورد علاقه مطالعه انتخاب شود.
هر فردی وقت مطالعه بایستی تمرکز ضروری داشته باشد و از ایـن بخش می توان به عنوان اصولی ترین وهله یک مطالعه لذتبخش نام برد. تمرکز شوق خواندن را افزوده شدن می دهد و سبب آرامش روح و روان وقت مطالعه می شود .
در انتها وقتی که مطالعه کتاب موردعلاقه فرد به انتها رسید فرد بایستی یک جمع بندی کامل از کتاب داشته باشد و آنچه را از ایـن کتاب آموخته فهرستوار برای خودش بنویسد و بعد از خواندن چندین کتاب مدقت می شود که چه قدر به دانسته هایش افزوده شدهو ضمن ایـن که ورزش فکری انجام داده است .
با مطالعه اصولی و بنیادی نه تنها از خواندن لذت برده ایمو بلکه به تحریک پارت های ویِژه مغوقت برای شکوفا شدن استعدادهای دیگـر کمک کـرده ایم. تحقیقات نشان می دهد کسانی که علاقه به مطالعه ندارند در واقع اصول بنیادی آن را نیاموخته اند و در نتیجه از مطالعه لذت نمی برند.